خوش آمدید

مرجع گرافیک و کد نویسی

محل نمایش تبلیغات شمامحل نمایش تبلیغات شمامحل نمایش تبلیغات شمامحل نمایش تبلیغات شما

آرشیو مطالب
Archive

امکانات وب
Code

پر مخاطب ها
Favorite Posts

خبرنامه
NewsLetter

عضویت
Register

نام کاربري :
رمز عبور :

امروز هیچ نامه ای نیست
نویسنده : اعظم چارباشلو سه شنبه 19 آذر 1398 - 4:13

هفته گذشته ایمیل دانشگاه پایین آمد. و هفته قبل هر دو بار صبح دوشنبه. می دانید ، دوشنبه ، روزی که روان شدید می شوید تا بعد از آخر هفته به کار خود برگردید. وقتی حدود ساعت 6.30 از خواب برخاستم ، ایمیل خاموش بود - حدود ساعت 9 صبح دوباره برگشت.

همانطور که معلوم می شود ، تمام دستگاههای الکترونیکی نبودند که دستگاه های تلفن همراه را خراب کردند. فقط تلفن همراه ... بنابراین کسانی از ما که در خانه کار می کنند یا شاید در قطار باشند ، با کافئین ترجیح می دادند و منتظر بودند. تلفن ها و رایانه های لوحی برای اولین ارتباط روز دیگر ، دیگر از طریق سرور ویرایش نشده بودند. ما ، البته ، به طور موقت ، سرور کمتری داشتیم.

و عجیب ترین احساس بود. صندوق ورودی مرده یک مخزن سابق. صندوق ورودی که متوقف شده است.

من می دانستم که جایی نامه جمع شده است ، اما من نمی توانم آن را ببینم. علاوه بر این ، من نمی توانم تصمیم بگیرم که چه چیزی را نادیده بگیرم و چه چیزی برای شرکت در آن شرکت کنم. انگار کسی برای من تصمیم گرفته بود همه چیز را خاموش کند. من از هم جدا شدم ، مارونیزه شدم و از تماس با دیگران جدا شدم. خوب ، با معدود افرادی که در واقع می خواستم با آنها صحبت کنم.

برونو جیرین ، فلیکر عوام ، 
برونو جیرین ، فلیکر عوام ،

اما به طور جدی چرا نگران شدم از خودم پرسیدم. بیشتر آنچه در صندوق ورودی یک شبه من بوده است ناخواسته است - کاهش قیمت سفر به مکانهایی که قبلاً بوده ام ، کاهش قیمت سفر به مکانهایی که هرگز نمی خواهم به آن بروم ، کاهش قیمت لباس هایی که من نمی توانم از خارج از خانه ببینم. پوشیدن و احتمالاً حتی در داخل آن ، بلیط های تئاتر را کاهش نداد و نشان می داد که نمی خواهم به آن بروم. و البته ایمیل های مربوط به کنفرانس هایی که من علاقه ای به آنها ندارم ، مجلات که نمی خواهم بخوانم چه رسد به انتشار آن در ... و همچنین یک اتفاق جالب عجیب و غریب که نمی توانم به آن دسترسی پیدا کنم زیرا خاطرات من پر از سرریز است.
همانطور که ناتوانی خود را برای پاسخگویی در نظر گرفتم ، عقلانی کردم - معقول نیست که مردم انتظار پاسخ فوری را داشته باشند - حتی اگر این کار اغلب انجام می شود. اگر چیزی واقعاً فوری باشد ، آنها فقط صبر می کنند ، مگر نه؟ و اگر واقعاً مهم باشد ، آنها همیشه می توانند به من زنگ بزنند یا به سادگی…. اوه آویزان من هنوز فیس بوک و توییتر دارم. اگر آنها واقعاً از من می خواستند می توانستند من را صدای جیر جیر کنند یا DM کنند. و اگر من واقعا می خواستم، من هنوز هم می تواند فقط در مورد هر توجه داشته باشید تماس بگیرید.

در حقیقت ، من درباره عدم ارسال نامه الکترونیکی کمی دلگیر و توئیت کردم ، و با یک همکار مبادله ای اندک داشتم. این تأیید کرد که من هنوز به طور الکترونیکی متصل شده ام. من واقعاً قطع نشدم ، من بخشی از شبکه ماندم.

اما هنوز هم عجیب است. تقریباً گویی من تنها و رها شده ام. مسخره من می دانم. و علامت مطمئنی که من در برابر انتظارات نهادی نهادین که من در تمام ساعات روز و شب در دسترس خواهم بود ، تسلیم شده ام. بلکه شواهدی وجود دارد که من عادت دارم - یک وابستگی دیجیتال - و این که من به نوعی قلاب شده ام.

یادآوری می کنم که وقتی پسر شماره یک برای اولین بار یک تلفن همراه را به دست آورد ، به نظر می رسد اوقات زیادی را صرف برقراری اتصالات می کند - شما در آنجا هستید ، من اینجا هستم ، در طی دو دقیقه چیزهایی را مشاهده می کنید. من به شوخی می کردم که او و همرزمانش مانند نهنگ هستند - آنها از امواج صوتی استفاده می کردند تا مطمئن شوند که آنها می دانند هر کس دیگری در هر دقیقه از روز است. آنها همیشه این حس را داشتند که نسبت به همه افراد در کجا هستند - شما در آنجا هستید ، من اینجا هستم.

فهمیدم که الان فرقی ندارم. بنابراین معذرت خواهی معذرت خواهی شماره یک پسر من می بینم که در واقع محتوای آنچه که در ایمیل گفته می شود مهم نیست ، این واقعیت است که در صورت تمایل می توانم به سرعت ارتباط برقرار کنم و اگر می خواهند با من صحبت کنند با کسی تماس بگیرم. من ترجیح می دهم از طریق تلفن صحبت از ایمیل کنم ، اگرچه ایمیل به هیچ وجه شکل و شکل دیگری جایگزین چهره به چهره نمی کند.

اما به نظر می رسد که ایمیل به بخشی از من تبدیل شده است - و نه به روشی که شخصیت ویلیام گیبسون از طریق جسمی کاشته دیجیتال به صورت جسمی به وب متصل شود.

اوه عزیزم. لازم است کاری در این باره انجام دهم. من مطمئن هستم که می توانم خودم را در دست بگیرم. برای شروع ، من اغلب از بررسی ایمیل امتناع می کنم. اکنون. من واقعاً همین الان.

اکنون از صفحه کلید دور شوید.

بله من می تونم این کار را انجام دهم. من فقط باید قبل از ترک آن برای بقیه روز ، ابتدا ایمیل خود را بررسی کنم ..

بازدید : 358
برچسب‌ها :
صفحات وب
از دیگر مطالب ما هم دیدن فرمایید!
درباره وب
About Us
آمار سایت
Statistics
آنلاین :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته گذشته :
بازدید ماه گذشته :
بازدید سال گذشته :
کل بازدید :
تعداد کل مطالب : 17
تعداد کل نظرات : 0